چه جوری میشه تنها بود!
تو که هر لحظه باهامی
¤¤با نبض و تیک تاک ساعت
همیشه وِرد لب هامی
¤¤هنوزم رنگ این خونه
با نبض عشق تو پیداس
¤¤با ساز خنده ی کوکت
توی شهر دلم غوغاس
¤¤شبیه خواب نیلوفر
تو مرداب دل آرومی
¤¤بیا بشکن سکوتم رو
ز لال پاک بارونی
¤¤تو این سمفونی تقدیر
ببین تارم پُر آهنگه
¤¤برقص با ریتم قلب من
خیالم با تو هم رنگه
¤¤چه جوری میشه پیدا شد!
تا وقتی عشق تو خوابه
¤¤دلم درگیر این سرماس
واسه فصل تو بی تابه
¤¤تو بازار شلوغِ درد
دل من خیلی آشفته س
بگیر این واژه رو از من
که از هجران تو خسته س
¤¤هنوزم بی تو این شبهام
پُر از تکرارِ لبخنده
¤¤دلم دیوونه میشه باز
درو رو غصه می بنده
تاریخ: جمعه 6 بهمن 1391برچسب:غزل عاشقانه,شعرعاشقانه,اشعار زهره طغیانی,متن عاشقانه,سمفونی تقدیر(زهره طغیانی),متن ادبی,
ارسال توسط نــاهـــــیــد
نگاهت ، نور این خانه ، بیا هم آشیانی کن
؛بیا با بوسه و لبخند ، تو با این دل تبانی کن
¤¤به شمشیــرِ تعابیـرِ قشنگ و پُر تب و تابت
؛ بیا از کلبه ی جانم ، از این پس پاسبانی کن
¤¤بیا فرهاد من باش و تو شیرین کن روانم را
؛تو وامق باش و نامم را چوعَذرا جاودانی کن
¤¤در این یلدای بی پایان، تو شورقصه هایم باش
؛هزارویک شبم باش و ازاین پس هم زبانی کن
¤¤ببین ! موی سپیـد من ، شده تارِ هـزار آواز؛
بیا با شورِ ساز من ، در این لحظه جوانی کن
¤¤به اندوهِ فراق خود ، بزن حــد بر گنـاه من
؛ بیا با سوز و آوازم ، توعشقم را جهانی کن
¤¤اگر نوری نمی پاشی ، سپیــدار روانم را؛
غروب و برگ وبار من به رنگ ارغوانی کن
تاریخ: جمعه 6 بهمن 1391برچسب:متن عاشقانه,شعرعاشقانه,اشعار زهره طغیانی,شعر معاصر غزل عاشقانه,توبااین دل تبانی کن(زهره طغیانی),
ارسال توسط نــاهـــــیــد
دل من برگ پاییزه ،
که زیر غصه می پوسه
¤¤لب پُر زهر این تقدیر
داره زخمامو می بوسه
¤¤نفس از سینه بیرون شد
از اون وقتی که غم اومد
¤¤ببین حتی تو این قحطی ،
نشونی از تو کم اومد
¤¤لبالب بغض و فریادم
میون این سکوت تو
¤¤چرا اسمم نشد یک بار ،
کمی ذکر قنوت تو ؟
¤¤چرا از غصه لبریزی ؟
مگه اون عشق سابق نیست ؟
¤¤گریزونی از آغوشم
دلم واسه تو لایق نیست ؟
¤¤سبک میشم اگه حتی ،
بگی احساسی پیدا نیست
¤¤سکوتو بشکن آهسته
؛ بگو توی دلت جا نیست
¤¤بذار یک شب دل آروم شه
؛نشه قهر تو کابوسش
¤¤اگه باغ دلت واشه ،
میام آهسته پابوسش
¤¤نذار مرداب رسوا شم
؛ میون دشت تنهایی
¤¤بیا آغوشتو وا کن؛
تو که آبی دریایی
تاریخ: جمعه 6 بهمن 1391برچسب:اشعارعاشقانه,اشعار زهره طغیانی,متن ادبی عاشقانه,متن ادبی,سکوتوبشکن آهسته(زهره طغیانی),
ارسال توسط نــاهـــــیــد
پای گنبد خیــــــالم ،
چند وجب مونده به خورشید ،¤¤
بغض آسمون شکست و
بی اَمون نشست و بارید¤¤
آتیش تند یه رعدو
زد به جون قاصدک ها¤¤
ناجونمردونه انداخت
روی بال شاپرک ها¤¤
بغض آلاله ترک خورد
نفس از شماره افتاد¤¤
دل بی پناه گنجیشک
لرزید نشست رو باد¤¤
نبض ثانیه ؛ یه سنکوب
عقربه به اهتزاره¤¤
بگین اصلا دیگه ابری
رو تن زخمی نباره¤¤
خورشیدو بیار از اول
واژه ها رو خط خطی کن¤¤
بی خیالِ دل تنها
کاغذا رو پاپتی کن¤¤
سرخط ، دوباره از نو
پای گنبد خیـــــالم ،¤¤
چند قدم مونده به خورشید
غرق خون ، توی زوالم
تاریخ: پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:شعرنو,اشعارکوتاه,غزل عاشقانه,اشعار زهره طغیانی,شعرعاشقانه,متن عاشقانه,متن ادبی,
ارسال توسط نــاهـــــیــد
زن بود
ولی مردانه دل داد
مردانه دل باخت ...
در توحش ثانیه های پر حسرتِ سالیانِ زنده به گوری . . .
و نیست شد ؛
لابه لای رج های نخ نمای گلیم زیر پا
وقتی عوض میشد ،
که اوست یا گلیم ؛
که اینگونه به باد ضربه های چماق گرفته میشد
از دستان اویی که روزی \" عشـــق \" خوانده میشد
\" نفس \" ....
اما ، در اتاق نمور و مِه گرفته ی دود سیگار و تریاک ؛
دیگر نفسی باقی نیست ....
دیگر از اعجاز عشق ؛ خبری نیست ....
ارسال توسط نــاهـــــیــد
کمی انصاف و لَختی عشــق ، برای خویش پیدا کن♥♥
کمی درد و غم و هجران ، تو از چشمت هویدا کن♥♥
سرود مرگ می خواند ، نفس های غریب عشق♥♥
در این سمفونی تقدیر ، صدایت را دمی جا کن♥♥
برای خواب نیلوفــــــر ، بخوان لالایی مرداب♥♥
به گلبرگ ترک خورده ، در این سرما، کمی \"ها\" کن♥♥
بخوان با تار پُر شورِ صبا ، ای بیـــدک مجنون !♥♥
سکوت چشمه ساران را ، به پاس عشق ، افشا کن♥♥
قلم می لغزد و هرشب ، به خود میخواند این دل را♥♥
بیا با واژه و لبخنــد ، تو درد عشــق ، حاشا کن♥♥
برای رد شدن ، رفتن، همیشه وقت بسیار است♥♥
بمان در لحظه ی رویش ، کمی امروز و فردا کن♥♥
نه راه و هر چه بیراهه ، برایت تا به مقصد نیست♥♥
دل و آن دیده ی شهلا ، به نور عشــق ، بینا کن
ارسال توسط نــاهـــــیــد
آخرین مطالب